نوع مقاله : علمی - پژوهشی
نویسنده
استادیار تفسیر و علوم قرآنی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم، آمل، ایران
چکیده
قواعد تفسیر» از شاخههای علوم قرآنی و ریشه استنباط و ملاک گزینش دیدگاه صحیح تفسیری است. قاعده تفسیری «جری و تطبیق»، شیوهای عقلانی و برخاسته از آموزههای تفسیری اهلبیت (ع) است.پرسش اساسی مقاله حاضر كه با روش توصیفی، تحلیلی، مسئله محور و كتابخانهای نگارش یافته، كنكاش از كاربست قاعده فوق در متن نهج البلاغه است و اینكه امیر المؤمنین (ع) به عنوان قرآن ناطق و آشناترین صحابه با مبانی، منابع، قواعد و روشهای تفسیری پیامبر (ص)، در نهج البلاغه، در چه مواردی از گونههای مختلف «جری قرآن» استفاده نموده است، تا در نهایت، حركتی پژوهشی در استحكام بخشی و حمایت از قاعده فوق و تحكیم روش تفسیری اهلبیت (ع) باشد. دستاورد و نوآوری ویژه مقاله حاضر آن است كه با «مصداق كاوی» به عمل آمده در متن نهجالبلاغه، كاربست قاعده فوق، هجده مورد ـ كه در دوازده مورد، عین آیه قرآن، و در شش مورد آیه به شكل نقل به معنا و مضمون یا مشابه متن آیه ـ را به خود اختصاص داده است، كه از آن میان، پنج مورد به «جری ظاهر قرآن» با تأكید بر شأن نزول و سیاق آیه؛ و شش مورد به «جری ظاهر قرآن» با تقطیع از سیاق آیه؛ و هفت مورد باقیمانده به «جری باطن قرآن» اختصاص یافته است.
کلیدواژهها