نوع مقاله : علمی - پژوهشی
نویسندگان
1 استاديار گروه زبان و ادبيات عربی، دانشگاه شهيد چمران اهواز، اهواز، ايران.
2 استاد گروه زبان و ادبيات عربی، دانشگاه تهران، تهران، ايران.
چکیده
نظريههای زبانشناسی، ابزارهای مفيدی برای تحليلِ متون ادبی پيشروی پژوهشگران قرار داده است. يكی از اين نظريهها، نظرية انسجام متنی است كه روابط ميان عناصر مختلف يك متن را در دو سطح دستوری و واژگانی مورد بررسی قرار میدهد. با توجه به اينكه، سبك، محتوا، بلاغت و فصاحت نهجالبلاغه همواره مورد توجه پژوهشگران بوده و هست؛ مقالة پيشرو بر آن است تا با استفاده از روش توصيفی تحليلی، عناصر انسجام دستوری را در سه حوزه ارجاع، حذف و جانشينی در خطبة 222 نهجالبلاغه مورد بررسی و تحليل قرار دهد و از اين طريق، ميزان انسجام و پيوستگي آن را تبيين كند. از مهمترين نتايج به دست آمده اينكه خطبة موردنظر از انسجام و پيوستگی بالايی برخوردار است و در ميان عناصر انسجام دستوری، عنصر ارجاع بيشترين عامل انسجامبخش خطبه به شمار میرود. در ميان عناصر ارجاعی، ارجاع ضميری به ويژه ضماير غايب از بسامد بالايي برخوردار است و با توجه به موضوع خطبه كه توصيف ويژگیهای بندگان و اهل ذكر است، بيشتر ارجاعات ضميری نيز بههمين دو مرجع برمیگردد. ساير عناصر انسجام دستوری با وجود بسامد پايين، در انسجام متن خطبه نيز تأثيرگذار بوده است.
کلیدواژهها
موضوعات